خاطره ای از خانم دكتر زهرا مصطفوي، يادگار گرامي حضرت امام (سلامالله عليه): گردش بهسمت گلها امام نسبت به مسئله محرم و نامحرم و برخورد با نامحرم، بسيار مقيد بودند. من حدوداً 11 سال داشتم و هنوز چادر چيت سر ميكردم. آقاي اشراقي (داماد اول امام) ما را دعوت كرده بودند و من همراه ايشان به مهماني رفتم. آقاي اشراقي باغچهاي داشتند كه وسط آن معبري بود و آنجا دو سه تا صندلي گذاشته بودند كه در آنها امام و آقاي اشراقي روي صندلي نشستهاند. آن روز كسي در را باز كرد و خود آقاي اشراقي به استقبال آمدند. ما به خاطر قضيه نامحرم بودن، جلوي شوهر خواهرها نميآمديم. من يكه خوردم و از امام پرسيديم: «سلام بكنم؟» امام گفتند: «واجب نيست». من چون خجالت ميكشيدم با آقاي اشراقي روبهرو بشوم و سلام نكنم، از مسير خارج شدم و رفتم ميان علفها و گياهان باغچه و از آن معبر نرفتم تا با ايشان روبهرو نشوم. الآن هم منزل ما اينطوري است كه مردها و زنها به خاطر مهماني دور هم نمينشينند؛ مگر به خاطر مراسم و مسائل جدي شرعي. بعد از انقلاب خود من در تلويزيون، سمينارها، سخنرانيها و جلساتي كه آقايان و خانمها حضور داشتند، حضور فعال داشتم و امام هرگز نگفتند نرويد و اين كار را انجام ندهيد، ولي در همان دوران اگر شوهر خواهرم ميآمدند، اين طور نبود كه سفره زنها و مردها يكي باشد. رفتوآمد بود اما مردها جداي از زنان در اتاقها, ...ادامه مطلب
در نگاهت غروب دلتنگيآسماني پر از شفق داريگرد پيري نشسته بر رويتاي جوان غريب حق داري همدم لحظه هاي تنهائيتمي شود اشكهاي پنهانيتب محراب و بغض سجادهتا سحر سجده هاي باراني خاطري خسته و پريشان ازشهر دلگير سايه ها داريماه غربت نشين سامرّادر دل خود گلايه ها داري هر دوشنبه غبار دلتنگيكوچه كوچه ديار دلتنگيقاصدكها خبر مي آوردنداز تو و روزگار دلتنگي ابرها را به گريه مي آوردندبه هايي كه در قنوتت بودبگو آقا بگو كدام اندوهراز تنهايي و سكوتت بود روز جمعه به وقت دلتنگيمي روي از ديار غم اماصبح يك جمعه مي رسد از راهوارث سرخي شقايقها ابتدا قبر مادر بارانكه در آفاق اشك پنهان شدبعد ترميم مرقد خاكيتگنبدي كه گلوله باران شد نقشهي شوم قتل آئينهبركات جديد اين شهر استزخمهايي كه بر جگر دارياز كرامات تازهي زهر است تشنگي، تشنهي لبانت بودسرخ آمد ترك ترك گل كردداغ قلب پر از شرارهي توراز يک زخم مشترک گل کرد خوب شد قدري آب آوردندتشنه لب جان ندادي آقا جانبوي كرب و بلاست مي آيدالسلام عليك يا عطشان روي تل داشت آسمان مي ديددر هجوم سپاه سر نيزهپيكر ماه ارباً اربا شدسر خورشيد رفت بر نيزه یوسف رحیمی ⚫️شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد اجرک الله یا بقیه الله فی ارضه موضوعات: شعر ، کربلا ، مناسبتی برچسب ها: شهادت امام حسن عسکری , امام حسن عسکری , این حسن ها چقدر مظلوم اند , یا بقیه الله فی ارضه , یوسف رحیمی , ...ادامه مطلب
در ادامه بخشهایی از دومین روز سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در با موضوع «» را به گزارش میخوانید: شیوۀ رایج آموزشدادن دین در جامعۀ ما دچار اشکالات اساسی است. در این شیوه، علم کلام غلبه دارد و معمولاً ابتدا خدا و معاد را اثبات میکنند,دانشگاه,مؤثرترین ...ادامه مطلب
کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند دست های پینه دارش استراحت می کنند نخل ها از غربت و بغض گلو راحت شدند مردم از دستِ عدالت های او راحت شدند ای خوارج، بهترین فرصت برای دشمنی ست شمع بیت المال را روشن کنید، او رفتنی ست درد را با گریه های بی صدا آزار داد با لباس نخ نمایش، کوفه را آزار داد مهربانی نگاهش حیف مشگل ساز بود! روی مسکین ها درِ دارالخلافه باز بود دشمنانش درلباسِ دوست بسیارند و او بن,شهادت,امام ...ادامه مطلب
مرحوم آیتــ الله میلانی میفرمودند: هر روز بنشینید یڪ مقدار با امام زمان درد و دل کنید. خوب نیستــ شیعه روزش شبــ شود و شباش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد. بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایے بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند ،با حضرتــ درد و دلی کند.❤️ آیتــ الله بهجتــ می فرمود: بین دهان تا گوش شما ڪمتر از یڪ وجبــ استــ . قبل از اینکه حرف ,امام,زمان,ارواحنافداه ...ادامه مطلب
دعای امام سجاد(ع) برای لذت بردن از همۀ کارها امام سجاد(ع) در فرازی از دعای خود از خدا میخواهد: «خدایا! آن کارهایی که تو دوست داری من انجام دهم- از سخن گفتن تا هر عمل دیگری- را طوری پیش من محبوب قرار بده که این کارها را با لذت شروع کنم و با نشاط تمام کنم. «حَبِّبْ إِلَیَّ مَا تُحِبُّ مِنَ الْقَوْلِ وَ الْعَمَلِ حَتَّى أَدْخُلَ فِیهِ بِلَذَّةٍ وَ أَخْرُجَ مِنْهُ بِنَشَاطٍ» (بحارالانوار/92/298) ی,دعای,امام,سجادع,برای,بردن,کارها ...ادامه مطلب